قوله تعالى: بسْم الله بنام خداوند، الرحْمن فراخ بخشایش، الرحیم مهربان.
یسْئلونک مىپرسند ترا، عن الْأنْفال از غنیمتها که از دشمن یاوند بجنگ، قل الْأنْفال لله و الرسول گوى یا محمد که آن غنیمتها خدایراست و رسول را. فاتقوا الله بپرهیزید، و أصْلحوا ذات بیْنکمْ و با یکدیگر بآشتى زیید. و أطیعوا الله و رسوله و فرمان برید خداى را و رسول را، إنْ کنْتمْ موْمنین (۱) اگر گرویدگاناید.
إنما الْموْمنون الذین گرویدگان ایشاناند. إذا ذکر الله که الله یاد کنند و رایشان، وجلتْ قلوبهمْ بترسد دلهاى ایشان.
و إذا تلیتْ علیْهمْ و چون بر ایشان خوانند آیاته سخنان او، زادتْهمْ إیمانا ایشان را ایمان افزاید، و على ربهمْ یتوکلون (۲) و بخداى خویش پشتى میدارند.
الذین یقیمون الصلاة ایشان که نماز بپاى دارند.
و مما رزقْناهمْ ینْفقون (۳) و از آنچه ایشان را دادیم نفقه میکنند.
أولئک هم الْموْمنون حقا ایشاناند که ایشان گرویدگاناند براستى، لهمْ درجات عنْد ربهمْ ایشان را درجهها است بنزدیک خداوند ایشان، و مغْفرة و آمرزش، و رزْق کریم (۴) و روزى نیکو.
کما أخْرجک ربک منْ بیْتک بالْحق که خداوند تو ترا بیرون کرد از خانه خویش براستى. و إن فریقا من الْموْمنین لکارهون (۵) و گروهى از مومنان آن را کراهیت میداشتند.
یجادلونک فی الْحق با تو پیکار میکردند در چیزى که تو در آن بر حق بودى، بعْد ما تبین پس آنکه پیدا شد.، کأنما یساقون إلى الْموْت گویى که بآن مانست که ایشان را بمرگ میرانند، و همْ ینْظرون (۶) و ایشان مىنگرستند.
و إذْ یعدکم الله خداى شما را وعده داد، إحْدى الطائفتیْن أنها لکمْ که یکى از دو گروه شما را بود. و تودون آن دوست میدارید شما. أن غیْر ذات الشوْکة تکون لکمْ که از درخت بىخار چینید. و یرید الله و الله میخواهد. أنْ یحق الْحق بکلماته که حق پیدا و درست کند بسخنان خویش. و یقْطع دابر الْکافرین (۷) و بیخ کافران ببرد.
لیحق الْحق تا حق را هست کند. و یبْطل الْباطل و باطل را نیست کند. و لوْ کره الْمجْرمون (۸) و هر چند که دشخوار آید آن را کافران.